بازار فارکس یکی از بزرگترین بازارهای مالی جهان است که در آن روزانه تریلیونها دلار معامله انجام میشود. دانستن حجم هر معامله قبل از باز کردن آن، یکی از مهمترین فاکتورها برای هر معاملهگر است. یک تریدر باید قبل از باز کردن یک معامله تمامی عوامل موثر بر آن را بررسی نماید. مراحلی که قبل از باز کردن یک معامله باید انجام شود به شرح زیر است:
در اولین قدم باید بررسی کنیم که میزان لوریج این حساب چقدر است. همانطور که میدانیم لوریج رابطهی عکس با مارجین دارد یعنی هرچه لوریج حساب ما بیشتر باشد، مارجین کمتری از حساب ما کاسته میشود و همین امر سبب میشود تا یک معاملهگر بتواند با بخش بیشتری از سرمایه خود معامله باز کند که این موضوع هم میتواند به نفع معاملهگر و هم به ضرر او تمام شود. بستگی به نحوهی به کارگیری او از این قانون دارد. بیایید با یک مثال توضیح بدم:
فرض کنید یک معاملهگر دارای حسابی با لوریج 1 به 10 و میزان ایکوییتی حساب او برابر 200 دلار است. بروکر به ازای لوریج 10:1 معامله با حجم یک صدم در نماد eurusd از حساب او مبلغی معادل 43/109 دلار به عنوان مارجین بر میدارد. اکنون اگر این معاملهگر میزان لوریج خود را روی 500:1 قرار دهد آنگاه به ازای حجم 01/0 روی نماد eurusd رقم 19/2 دلار را به عوان مارجین در نظر میگیرد.
برای مثال میخواهیم مقدار مارجین نماد CADJPY را حساب کنیم. در مرحله اول میدانیم ارز پایه همان صورت میشود یعنی دلار کانادا. پس باید در قدم اول مقدار CAD/USD را بدست آوریم که در حال حاضر معادل 0.7 و میزان لوریج ما برابر 1:500 میباشد پس مقدار مارجین با حجم 01/0طبق رابطه ما برابر 47/1 دلار است. همانطور که گفتیم در اولین قدم باید مقدار مارجین را بعد از باز کردن معامله بدست آوریم.
فراموش نکنید معاملهگرانی که از سبک مدیریت معاملات استفاده میکنند معامله جدید در صورتی باز شود که مقدار مارجین لول حساب بالای 300 باشد. در غیر صورت روی نماد جدید معامله باز نکنید.معمولا بروکر ها و کارگزاریهای بازار فارکس سطح صد درصد مارجین لول را به عنوان محدودیت برای انجام معاملات در نظر میگیرند. این محدودیت سطح کال مارجین (Margin Call) است. سطح کال مارجین صد درصد یعنی اگر مارجین لول حساب هر معاملهگر به زیر عدد 100 درصد برسد، دیگر مارجینی برای باز کردن معامله جدید ندارید و تنها میتوانید معاملات خود را ببندید.
به همین دلیل بهتر است زمانی که مارجین لول حساب شما به زیر عدد 300 میآید دیگر معاملهی جدیدی باز نکنید.
تمامی مواردی که ما مطرح کردیم بر اساس میزان سرمایه شناور است زیرا اگر معاملهی دیگری داشته باشیم بتوانیم متناسب با آن مقدار حجم معاملهی جدید را بدست آوریم. به صورت کلی برای بدست آوردن حجم معاملات معاملهگران اول باید سیستم معاملاتی خود را بررسی کنند. میتوان گفت معاملهگران به دو دسته تقسیم میشوند.
این دسته از معاملهگران به صورت تقریبی از قبل میدانند تقریبا به اضای هر معامله چقدر باید ریسک کنند. معمولا حجم معاملاتی این دسته از معاملهگران بیشتر میباشد و برا بدست آوردن حجم معاملات از رابطهی زیر استفاده میکنند.
مثلا فرض کنید حساب معاملاتی ما دارای 500 دلار به لوریج 1:100 میباشد. میخواهیم معاملهای بر روی نماد USDJPY به حجم یک دهم بگیریم. در قدم اول میزان مارجینی که از حساب ما برداشت میشود معادل 100 دلار میباشد. در قدم دوم باید میزان لاتیج معامله را حساب کنیم. فرض میکنیم میخواهیم در این معامله 3 درصد ریسک کنیم و فاصلهی ناحیه معاملاتی تا حد ضرر معادل 20 پیپ است:
که مقدار تقریبا برابر11/0 میشود.اگر خواستید معامله دومی نیز باز کنید حتما فراموش نکنید که مقدار Equity خود را متناسب با حد ضرر یعنی در بد ترین شرایط حساب کنید. مثلا برای معامله دوم مقدار Equity ما معادل 485 دلار است.
این دسته از افراد معمولا متناسب با سیستم معاملاتی خود از کمترین میزان حجم استفاده میکنند و دلیل آن هم این است که مارجین کافی برای مدیریت معاملات داشته باشند. به صورت کلی و متناسب با سیستم معاملاتی شان این دسته از معاملهگران از لوریجهای بین 200 تا 400 استفاده میکنند تا بتوانند از معاملات خود را مدیریت کنند.
منظور از مدیریت معاملات چیست:
این گروه از معاملهگران در قدم اول از حد ضرر استفاده نمیکنند و با استفاده از سنتیمنتی که دارند آنقدر معاملهی خود را با سبکهای هج و مارتینگل مدیریت میکنند تا معامله با سود یا به صورت سر به سر بسته شود. آنها برای خود محدودهی درادان تعریف میکنند و اگر قیمت به آن محدوده رسید معاملهی خود را یا فیریز(اصطلاحا اگر یک لات معاملهفروش داشته باشند، یک لات معاملهی خرید باز میکنند تا در اثر حرکت قیمت موجودی شناور تغییر نکند) یا با ضرر میبندند. این دسته از معاملهگران شاید چندین روز یا هفته منتظر رسیدن قیمت به تارکت خود باشند زیرا آنها اصلا به معاملات اسکلپی اعتقادی ندارند و بر این باوراند که نباید معاملهی خود را با حد ضرر محدود کنیم.
حجم ورود به معاملات در این سبک:
معاملهگران در این سبک معمولا متناسب با سیستم معاملاتی خود حجم معاملات را مدیریت میکنند و نمیتوان حجم مشخصی برای هر الگوریتم معاملاتی مشخص کرد زیرا الگوریتمهای معاملاتی با هم متفاوت است ولی بیایید با یک مثال توضیح بدهم:
فرض کنید سیستم معاملاتی ما مارتینگل با حجمهای ثابت در هر پله است.
طبق سیستم معاملاتی ما حق داریم تا سه لول مارتینگل با حجمهای ثابت روی هر نماد انجام دهیم و زمانی که سه لول ما پر میشود باید معامله را فریز کنیم و سپس با مشخص کردن سنتیمنت لولهای معاملات فریز را باز کنیم. موجودی حساب 500 دلار و حساب ما دارای لوریج 1 به 400 است.
بهتر است به ازای لوریج 1 به 200 تا 1 به 400 حجم معاملات خود را به صورت زیر مدیریت کنیم:
هر معامله متناسب با لوریج گفته شده باید حجمی برابر یک صدم داشته باشد یعنی به اضای هر 10000 دلار حجمی برابر دو دهم در هر داشته باشیم. حالا بیایید این موضوع را بررسی کنیم. فرض کنید میخواهیم روی نماد یورو به دلار آمریکا معامله خریدی را باز کنیم. حساب ما دارای لوریج 1 به 400 و موجودی 500 دلار است. طبق سیستم معاملاتی هر 300 پیت که قیمت خلاف جهت معامله ما حرکت کند آنگاه باید لول دوم مارتینگل را فعال یعنی معامله دوم را مجدد بگیریم.
اگر هر سه معامله ما فعال شود مقدار 180 دلار از موجودی شناور ما کم میشود یعنی مقدار 320 دلار دیگر برای ما جهت مدیریت معاملات باقی میماند. پس حجم انتخابی توسط ما طبق سیستم معاملاتی کاملا منطقی بوده است. اولین قدم برای انتخاب حجم معاملات این است که میزان درادان حاصل از هر معامله مشخص شود تا ببینیم آیا حساب ما کشش این مقدار حجم را دارد.
مثلا فرض کنید در مثال بالا به جای اینکه حجم معامله ما یک صدم باشد رقم یک دهم بود. زمانی که میخواستیم معاملهی دوم را بگیریم مقدار درادان ما برابر 300 دلار میشد و تنها برای ما 200 دلار باقی میماند. پس یکی از مهمترین فاکتورها در این سیستمای معاملاتی بررسی درادان تا لولهای هج و مارتینگل میباشد.
همانطور که گفتیم مهمترین فاکتور قبل از باز کردن یک معامله مشخص کردن حجم درست متناسب با سیستم معاملاتی هر معاملهگر است. کسانی که از الگوریتمهای مدیریت معاملات باز استفاده میکنند همواره باید مقدار حجم معاملات را متناسب با لوریج، موجودی شناور و میزان درادان خود مشخص کنند.
عبارت MFI در کلمه به معنای Money flow index یا همان شاخص جریان پول است
اندیکاتور مکدی معروف ترین اسیلاتور بین معاملهگران در بازارهای مالی است
اولین بار در سال 1960 میلادی یک ژاپنی این اندیکاتور را طراحی کرد
اندیکاتور بولینگرباند در دهه 19980میلادی جان بولینگر معرفی شد