بازارهای مالی یکی از حیاتیترین اجزای هر اقتصاد جهانی هستند. در این بازارها ارزشهای مالی مختلف از جمله سهام، اوراق بهادار، ارزها، کالاهای معاملاتی و دیگر ابزارهای مالی به صورت عمده معامله میشوند. این بازارها نقش اساسی در تعیین قیمت، تبادل و جابجایی سرمایهها دارند. معاملهگران در بازارهای مالی اشخاص، بانکها، دولتها یا شرکتهایی هستند که به خرید و فروش داراییهای مالی، مثل سهام، ارزها، سرمایهگذاریها و سایر ابزارهای مالی، میپردازند. آنها میتوانند در بازارهای مختلفی مانند بورس اوراق بهادار، بازار فارکس و ... فعالیت داشته باشند. معاملهگران میتوانند افراد حقیقی یا شرکتهای معاملاتی باشند که به عنوان بنگاههای مالی عمل میکنند. به صورت کلی در بازار های مالی دو نوع معاملهگر داریم که دسته اول شامل کسانی میشوند که از الگوریتمهای معاملات باز استفاده و دسته دوم نیز کسانی هستند که از حد ضرر استفاده میکنند. امروز قصد داریم دربارهی معاملهگرانی صحبت کنیم که از الگوریتمهای مدیریت معاملات باز استفاده میکنند.
این دسته از معاملهگران در بازارهای مالی به جای استفاده از حد سود و حد ضرر معامله خود را با استفاده از الگوریتمهای معاملات باز مدیریت میکنند. آنها بر این باوراند که به دلیل نوسان زیاد قیمتی نمیتوان رفتار دقیق و لحظهای قیمت را پیش بینی کرد به همین دلیل محدودیتهای خود را در این بازار کمتر میکنند تا بتوانند با قیمت حرکت کنند. این دسته از معاملهگران در مرحله اول سنتیمنت (مسیر حرکت قیمت) بازار را با استفاده از اخبار و ابزارهای ریاضی بدست میآورند و سپس متناسب با سیستم و الگوریتم معاملاتی معامله خود را مدیریت میکنند تا قیمت در راستای سنتیمنتی که مشخص کرده اند حرکت کند.
مارتینگل یک الگوریتم معاملاتی است که در بازار فارکس و سایر بازارهای مالی استفاده میشود. این استراتژی معاملاتی، یک روش ریاضی که اغلب برای مدیریت ریسک در معاملات مالی بهکار گرفته میشود (البته اگر درست انجام شود). این استراتژی در تئوری به دلیل قابلیت مدیریت ریسک، برخی از معاملات را به نحوی انجام میدهد که با افزایش سرمایهگذاری در هر معامله، از طریق میانگینگیری، میتواند باعث افزایش سود شود.
. اصول عمدهی استراتژی مارتینگل در بازار فارکس:
الگوریتم معاملاتی مارتینگل بر این اصل استوار است که در صورتی که یک معامله زیاندهنده باشد، سرمایهگذاری برای جبران زود هنگام این ضرر باید افزایش یابد یعنی معاملهگر معاملهی جدید دیگری را باز میکند تا در صورت بازگشت قیمت برآیند معاملات در زمانی کمتر مثبت و حتی به سود برسد. در اصل این روش همان میانگین کم کردن میباشد. این الگوریتم زمانی کاربرد دارد که سنتیمنت بدست آورده خلاف جهت روند قیمتی باشد. به این شکل دقت کنید:
نمودار EURUSD در تایمفریم روزانه هستیم. معاملهگری بعد از بدست آوردن سنتیمنت قیمت طبق سیستم معاملاتی خود در ناحیه A قصد دارد معاملهی فروشی را باز کند.
بعد از باز کردن معاملهی فروش قیمت بالا میرود. اگر معاملهگر از حد ضرر استفاده کرده بود قطعا حد ضرر او فعال و از معامله با ضرر خارج میشد، اما در اینجا او قصد دارد معامله را مدیریت کند و منتظر میماند تا قیمت به سطح B برسد تا مجدد متناسب با سیستم معاملاتی خود معامله فروشی را باز کند.
قیمت به محدودهی B میرسد و دومین معاملهی فروش او نیز فعال میشود. ناحیه C منطقهی بعدی برای باز کردن معاملهی فروش طبق سیستم معاملاتی میباشد.
همانطور که مشاهده میکنید، قیمت به سنتیمنت خود بازگشت و پر قدرت بعد از ناحیهی B ریزشی را تجربه کرد. معاملهگرانی که از این روش استفاده میکنند پیدا کردن سنتیمنت برای انجام مدیریت معاملات اهمیت بسیاری برایشان دارد زیرا اگر سمتیمنت را به اشتباه بدست آورند حساب خود را در ریسک برزگی قرار میدهند. این معاملهگر با استفاده از مارتینگل معاملهی باز خود را مدیریت کرد چون به سنتیمنتی که بدست آورده بود اعتماد داشت.
. محدودیتهای مارتینگل:
حجم و تعداد معاملات جدید: استفاده از این الگوریتم به تنهایی و بدون داشتن برنامه قبلی باعث نابودی کل سرمایه شما میشود. به این شکل دقت کنید:
معاملهگری به تنهایی از این الگوریتم استفاده میکند. او بدون استفاده از هیچ پلن معاملاتی در نواحی A , B , C معامه خرید با حجم های افزایشی گرفته است. فرض کنید حجم خرید در ناحیه A برابر یک لات، در ناحیهی B دو و C چهار لات میباشد. قیمت پر قدرت در حال ریزش است و هر لحظه ضرر وی در حال افزایش میباشد تا اینکه کل موجودی این معاملهگر از بین برود زیرا او بدون داشتن هیچ پلن معاملاتی از این روش استفاده کرده است.فراموش نکنید برای استفاده از الگوریتم مارتینگل حتما باید حجم معاملات جدید بر مبنای میزان بالانس و free margin گرفته شود تا حساب معاملاتی به خطر نیوفتد.
. زمان باز ماندن معاملات:
برای موفقیت در این الگوریتم، صبر و استمرار بسیار حیاتی است. زیرا ممکن است نیاز باشد تا معاملات به مدت طولانی ادامه یابد تا قیمت به مسیر سنتیمت برگردد، پس بهتر است از حسابهای بدون سواپ (swap free) استفاده نمایید. مهم است یادمان باشد که معاملهکردن در بازار فارکس همواره دارای ریسک است و هر استراتژیای شامل مزایا و معایب خاص خود میباشد. قبل از استفاده از استراتژی مارتینگل یا هر استراتژی دیگری، بهتر است مطالعه کافی و آموزش مالی مناسب را کسب کنید و از نکات اساسی مدیریت ریسک و سرمایه آگاه باشید.
مهمترین فاکتور برای هر معاملهگری که از الگوریتم مدیریت معاملات باز استفاده میکند هج میباشد. برخلاف مارتینگل که در خلاف مسیر قیمت است، این عمل در راستای روند قیمتی باید انجام میشود. هج (Hedging) به معنای یک الگوریتم محافظتی است، که برای کاهش یا مدیریت ریسک در معاملات مالی به کار گرفته میشود. در بازار فارکس، هج به معنای گرفتن معاملات متضاد با معاملهی اول با هدف کاهش یا تعادل دادن ریسکها میباشد که در این بازار با استفاده از روشهای زیر معاملهی خود را هج میکنند.
. هج با استفاده از معاملات متضاد:
این روش شامل باز کردن یک معامله جدید برخلاف معامله اصلی است. به عنوان مثال، اگر یک تریدر یک معامله خرید باز کرده است، میتواند معاملهای فروش نیز باز کند تا ریسک معاملهی اصلی خود را کاهش دهد.
در شکل بالا معاملهگری در ناحیهی A معاملهی فروشی را باز میکند زیرا از دید او سنتیمنت قیمت ریزشی میباشد و برای خود شرط میگذارد که اگر قیمت بالای خط قرمز رنگ بسته شد ناحیهی بعدی برای بازگشت قیمت C میباشد پس به جای اینکه معامله را رها کند، از الگوریتم هج استفاده کرده و معاملهی خریدی متناسب با سیستم معاملاتی خود باز میکند تا حسابش دچار درادان شناور بیش از حد نشود زیرا طبق سیستم معاملاتی او سنتیمنت قیمت ریزشی است و باید معاملهی خود را با قیمت حرکت دهد تا قیمت در راستای سنتیمنت اصلی خودش شروع به ریزش کند.
. الگوریتم های هج:
فرض کنید معاملهگری معاملهی فروشی را در ناحیهی A مانند شکل زیر باز میکند. او اعتقاد دارد که سنتیمنت بازارز ریزشی است اما برای خود شرط میگذارد اگر قیمت بالای خط قرمز رنگ بسته شود معامله را هج میکند.
قیمت بعد از اینکه او معاملهی فروش باز میکند پر قدرت به سمت بالا پرتاب میشود و این معاملهگر معاملهی خود را در بالای خط قرمز رنگ فریز میکند یعنی به اندازهی میزان حجم فروش، معاملهی خریدی باز میکند.
قیمت به سمت بالا رفته ولی خوب این معاملهگر بعد از فیریز کردن دیگر ضرری را متحمل نمیشود و بعد از اینکه قیمت سقف جدید را ایجاد کرده در راستای مسیر سنتیمنت خودش شروع به حرکت کرده است.
. هج با استفاده از سرمایهگذاری همزمان:
در این روش، تریدر میتواند در چندین زوج ارز همزمان معامله کند تا ریسک معاملات را منظم کند. اگر به عنوان مثال در حال معامله زوج ارزی EUR/USD هستید و نگران نوسانات ناشی از اخبار یا رویدادهای سیاسی هستید، میتوانید همزمان در زوج دیگری معامله کنید مثلاًCAD/CHF متناسب با سیستم معاملاتی خود معاملهای باز کنید تا میزان ریسک خود را کاهش دهید.
. استفاده از همزمانی معاملات بلند و کوتاه:
در این روش، معاملهگر همزمان در یک زوج ارزی معاملات بلند و کوتاه مدت را باز میکند تا از نوسانات بازار بهره ببرد. با این کار میتوانند میزان ریسک خود را کنترل کنند.
کاربردهای الگوریتم هج در بازار فارکس
. کاهش ریسک: از طریق الگوریتم هج، معاملهگران قادرند ریسکهای مرتبط با نوسانات قیمتها را کاهش دهند .
. مدیریت سرمایه: با استفاده از الگوریتم هج، معاملهگران میتوانند سرمایه خود را مدیریت کرده و برنامهریزی دقیقتری برای سوددهی بهتر داشته باشند.
. حفظ استحکام و استحکام روانی: الگوریتم هج میتواند به معاملهگران کمک کند تا احساسیت و استرس ناشی از نوسانات قیمت را کاهش و از جوانب روانی مثبت بهرهمند شوند.
. استفاده از فرصتهای بازار: با استفاده از الگوریتم هج، معاملهگران میتوانند در هنگام نوسانات بازار با داشتن میزان بالانس مدیریت شده از فرصتهای مختلف بهره ببرند.پس همانطور که گفتیم تمامی معاملهگرانی که از الگوریتم معاملات باز استفاده میکنند، حتما باید از الگوریتمهای هج به درستی استفاده کنند.
این سبک جز پیچیدهترین الگوریتمهای معاملات باز در بازار فارکس میباشد. در ابتدا معاملهگر معاملهای متناسب با سیستم معاملاتی خود میگیرد. بعد از آن برای مدیریت این معامله یک سطحی از قیمت را مشخص میکند و دو شرط برای آن در نظر میگیرد.
شرط اول:
اگر قیمت این ناحیه را بشکند به فکر الگوریتمهای هج باید باشد.
شرط دوم:
اگر قیمت به این ناحیه واکنش نشان دهد و باز گردد به فکر استفاده از الگوریتمهای مارتینگل باشد. معمولا معاملهگران زمانی از این سبک استفاده میکنند که سنتیمنت دقیقی از حرکت قیمت ندانند.
مزایا:
. در امان ماندن معامله در برابر نوسانات شدید قیمت.
. معاملهگران در این روش معمولا در تایم فریم بالا معاملات خود را انجام میدهند پس دیگر لازم نیست همیشه و به صورت 24 ساعته مراقب حرکات قیمت باشند.
. در این روش اخبار زیاد تاثیری در انجام معاملات ندارد، زیرا قیمت همیشه به سنتیمنت اصلی خودش برمیگردد.
. چون حد ضرر در این سیستمهای معاملاتی تعریف نمیشود، پس معاملهگران دیگر نگران ضررهای لحظهای خود نیستند.
. شانس معمولا در این روش زیاد بر روی معاملات ما تاثیری ندارد.
معایب:
. در این روش حتما باید مدیریت ریسک و سرمایه به همراه پلن معاملاتی داشته باشیم، در غیر این صورت حساب معاملاتی همیشه در معرض خطر است.
. معاملهگرانی که از این سبک استفاده میکنند همواره باید صبر زیادی در باز نگه داشتن معاملات داشته باشند، زیرا در این روش شاید یک معامله تا چند ماه باز بماند.
. پیدا کردن سنتیمنت درست و منطقی در این روش کاری به شدت سخت میباشد، زیرا یک معاملهگر حتما باید اخبار و روابط بین شاخص های اقتصادی را بداند.
عبارت MFI در کلمه به معنای Money flow index یا همان شاخص جریان پول است
دانستن حجم معامله قبل از باز کردن آن، مهمترین فاکتور برای هر معاملهگر است
اندیکاتور مکدی معروف ترین اسیلاتور بین معاملهگران در بازارهای مالی است
اولین بار در سال 1960 میلادی یک ژاپنی این اندیکاتور را طراحی کرد