بازار فارکس (Foreign Exchange Market) یا بازار ارز خارجی بزرگترین و پویاترین بازار مالی جهان است و در آن روزانه معاملاتی با ارزش میلیاردها دلار انجام میشود. در این بازار، ارزها نسبت به یکدیگر معامله میشوند. هر معاملهگر برای اینکه بتواند در این بازار به سود مستمر برسد، حتما باید یک سیستم معاملاتی مکتوب داشته باشد. سیستم معاملاتی یک روش سیستماتیک است که برای خرید و فروش جفت ارزها، کالاها و ... در بازارهای مالی استفاده میشود. سیستم معاملاتی بر اساس بایدها و نبایدهای از پیش تعریف شدهای است که هنگام تصمیمگیری در مورد معاملات مورد استفاده قرار میگیرد. هر سیستم معاملاتی از دو بخش مهم ایجاد میشود.
. نقطهی ورود و خروج از معامله:
در هر سیستم معاملاتی موقعیتی برای باز و بستن معاملات وجود دارد که این موقعیت میتواند بر مبنای ابزارهای مالی، اندیکاتورها ، سبکهای تحلیل تکنیکال و ... تعریف شود.
. مدیریت معامله:
بخش دیگر هر سیستم معاملاتی مدیریت معامله میباشد. همانطور که میدانید بازار فارکس بازاری پویا است و هر لحظه ممکن نوع حرکت قیمت به دلیل اخبار از پیش تعیین نشده تغییر کند. به همین دلیل یک معاملهگر حرفهای باید همواره معاملات باز خود را بررسی کند. به این شکل دقت کنید، معاملهگری در ناحیه A روی نماد طلا معامله خریدی را باز میکند، حد سود این معاملهگر با خط سبز رنگ و حد ضرر نیز با رنگ قرمز مشخص شده است.
مشاهده میکنید قیمت بعد از بازکردن معامله به سمت بالا پر قدرت پرتاب شده است. زمانی که این معاملهگر گپ قیمتی را میبیند، اخبار را بررسی و متوجه میشود که جنگی بین فلسطین و اسرائیل رخ داده و همانطور که همه میدانیم در زمانهای بحرانی کالاهای اولیه مثل طلا افزایش قیمت پیدا میکنند به همین دلیل حد سود خود را بالاتر میبرد و معاملهی را ریسک فری میکند یعنی حد ضرر را روی ناحیه معاملاتی قرار میدهد.
پس همانطور که گفتیم چون بازار فارکس بازاری پویا و هر لحظه ممکن است تا شرایط در این بازار تغییر کند، هر معاملهگر باید در سیستم معاملاتی خود الگوریتمهایی برای مدیریت معاملات داشته باشد.
. مدیریت ریسک و سرمایه:
هر معاملهگر باید قبل از بازکردن یک معامله میزان ریسک حاصل از آن را بررسی و برای هر معامله محدودهای قرار دهد تا کل سرمایهاش در خطر نیوفتد. در واقع سرعت معامله، حجم بالای بازار و هجوم آدرنالین برای کسب سود اغلب میتواند باعث ایجاد غریزه قمار شود، که بسیاری از معاملهگران ممکن است تسلیم آن شوند. فراموش نکنید تفاوت بین قمار و معاملهگری در مدیریت ریسک است. به عبارت دیگر، با حدس و گمان، شما نوعی کنترل بر ریسک خود دارید، در حالی که با قمار چنین کنترلی ندارید. حتی یک بازی مانند پوکر را می توان با ذهنیت یک قمار باز یا با ذهنیت یک دلال انجام داد، که معمولاً نتایج کاملاً متفاوتی دارد زیرا یک قمار باز همیشه کل سرمایه خود را وارد ریسک میکند. همیشه موقعیتهای خوبی در مارکت برای انجام معاملات وجود دارد پس بهتر است کل سرمایه خود را در یک معامله به خطر نیندازیم.
. بررسی اخبار قبل از باز کردن معاملات:
تمامی معاملهگران باید حتما قبل از باز کردن هر معاملهای اخبار، شرایط و شاخصهای اقتصادی نماد معاملاتی را بررسی کنند زیرا همیشه سنتیمنت اصلی(مسیر حرکت قیمت) متناسب با اخبار میباشد. این موضوع برای معاملهگران بلند مدت خیلی اهمیت دارد.
حالا شاید در ذهن خیلی از شما ها سوالی ایجاد شده باشد و این سوال این است که خب اگر اخبار را بررسی کنیم به راحتی میتوانیم مسیر حرکت قیمت را مشخص و شروع به معاملهگری کنیم؟
اول از همه بررسی اخبار و پیدا رابطهی بین عوامل اقتصادی به این راحتی نیست که بتوان متوجه آن شد و حتی اگر بعد از سالها مطالعه بتوانیم به درک خوبی از اقتصاد و روابط آن با بازارهای مالی برسیم باز مهمترین فاکتور که زمان است را نمیتوانیم دقیقا حدس بزنیم زیرا زمان در بازار های مالی بسیار عامل مهم و غیر قابل درکی میباشد. به این شکل دقت کنید، نمودار EURUSD در تایم فریم روزانه هستیم. با توجه به پارامترهای اقتصادی(شرایط بد اقتصادی در ناحیه یورو) انتظار این را داریم که قیمت از محدودهی A ریزشی را تجربه کند ولی خوب همانطور که مشاهده میکنید قیمت یک سقف دیگر ایجاد و بعد از آن شروع به ریزش کرده است. تحلیل ما درست بوده ولی همانطور که گفتیم ما عامل زمان را در بازارهای مالی نداریم، با اینکه این احتمال را میدهیم یک نماد میخواهد تغییر روند بدهد اما زمان این تغییر روند را نمیدانیم.
. حد سود و حد ضرر:
حد ضرر(stop loss) زمانی که قیمت در خلاف جهت حرکت معامله ما پیش میرود حساب وارد ضرر میشود. در این حالت لازم است به وقت و قیمت مناسب و با جلوگیری از ضرر بیشتر دارایی خود را بفروشیم. حد ضرر را به صورت S.L نمایش میدهند. در معاملات خرید حد ضرر پایین قیمت جاری میباشد و در معاملات فروش حد ضرر بالای قیمت جاری است. به یاد داشته باشید حد ضرر باید طبق قوانین مدیریت ریسک و سرمایه و طبق سیستم معاملاتی هر معاملهگر تعیین شود.
حد سود (take profit) در معامله به شما کمک خواهد کرد که به موقع از معامله سود ده خارج شوید. حد سود یک قیمتی از بازار میباشد که شما انتظار دارید زمانی که یک معامله ای را باز میکنید قیمت آن سهام یا کالا تا آن قیمت پیش رود. حد سود را با T.P نمایش میدهند. تعیین حد سود از فرمول یا قانون ثابتی پیش نمیرود و متناسب با سیستم معاملاتی شما میباشد.
. ریسک به ریوارد:
نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده سودی است که یک معاملهگر به ازای هر دلاری که در یک سرمایهگذاری ریسک میکند، دریافت مینماید. بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران از این نسبت برای مقایسه بازده مورد انتظار یک سرمایهگذاری با میزان ریسکی که باید برای کسب این بازده متعهد شوند استفاده میکنند. نسبت ریسک به ریوارد کمتر اغلب ترجیح داده میشود، زیرا خطر کمتری را برای سود بالقوه معادل نشان میدهد. فراموش نکنید میزان سود هر معاملهگر و سرمایهگذار در بازارهای مالی وابسته به ریسک آن است. مثلا در نظر بگیرید سرمایهگذاری با نسبت ریسک به ریوارد 1:7 نشان میدهد که سرمایهگذار مایل به ریسک 1 دلار در ازای کسب سود 7 دلاری است. هر چی این میزان در بازار های مالی بیشتر باشد، احتمال موفقت ما کمتر میشود زیرا محدودهی نوسان قیمتی کمتر خواهد شد. معمولا معاملهگران از ریسک به ریوارد های یک به یک تا یک به سه استفاده میکنند.
. وین ریت:
نسبت موفقیت به شکست در یک بازهی زمانی برای معاملههایی که تریدرها در بازارهای مالی انجام میدهند، را وین ریت گویند. برای بدست آوردن این نسبت باید تعداد معاملاتی که حد سود شما را فعال کرده در یک بازهی زمانی سه الی شش ماه بر تعداد کل معاملات تقسیم کنید. این عامل میزان موفقیت سیستم معاملاتی هر معاملهگر را در بازارهای مالی را نشان میدهد. فرض کنید در یک دورهی شش ماه 64 معامله گرفته شده که از این تعداد 35 معامله حد سود را فعال کرده است. میزان وین ریت این سیستم معاملاتی حاصل تقسیم 35 بر 64 است که معادل 54 درصد میشود. فراموش نکنید هر چه ریسک به ریوارد شما بیشتر باید این احتمال وجود دارد که مقدار وین ریت شما کاهش یابد.
قبل از اینکه این موضوع را مطرح کنیم بهتر است یک سوال را بررسی نماییم.
آیا معاملهگرانی که وین ریت سیستم معاملاتیشان کمتر از 50 درصد است، از این بازار سود کسب مینمایند؟
برای پاسخ به این سوال حتما باید ریسک به ریوارد مورد بررسی قرار گیرد. فرض کنید برآیند معاملاتی معاملهگری در شش ماه به صورت زیر است:
تعداد کل معاملات = 78
تعداد معاملاتی که حد سود را فعال کردهاند = 32
تعداد معاملاتی که حد ضرر را فعال کردهاند = 46
با توجه به این آمار میتوان گفت میزان وین ریت این معاملهگر معادل 41 درصد است. چون میزان ریسک به ریوارد او یک به دو بوده است حساب او در سود میباشد. فرض کنید هر معاملهی ضررده 5 دلار و مقدار هر سود برابر 10 دلار است، آنگاه برآیند تمامی معاملات ضررده برابر 460 دلار و برآیند معاملات سودده برابر 640 دلار شده است و درکل این معاملهگر به دلیل ریسک به ریوارد یک ب دو توانسته 200 دلار سود کسب نماید.
در یک سیستم تمامی پارامترهایی که گفتیم باید در نظر گرفته شود ولی در یک استراتژی معاملاتی تنها یک عامل که همان سیگنال ورود و خروج از معاملات است بررسی میشود. هر معاملهگر ابتدا باید یک استراتژی معاملاتی برای خود ایجاد و در نهایت آن استراتژی را به سیستم معاملاتی تبدیل نماید. بزرگترین مشکل معاملهگران تازهکار این است که میخواهند از سیستم و استراتژی دیگر معاملهگران استفاده کنند و همین موضوع باعث شکست آنها در بازارهای مالی میشود زیرا هیچ دو معاملهگری دقیقاً شبیه هم نیستند، زیرا تحمل احساسات، میزان ریسک، نوع خلق و خوی دو نفر با هم یکسان نیست، پس به همین دلیل بهتر است هر معاملهگر سیستم معاملاتی مخصوص به خود را داشته باشد.
. تعریف هدف:
در مرحله اول، اگر در بازار فارکس تازه کار هستید، باید اهداف موقعیتی، مالی و افق زمانی را تعیین کنید. این موارد باید به وضوح بیان شوند زیرا در شرایط سخت این موارد به شما کمک میکنند تا ادامهی مسیر را طی کنید.
. انتخاب سبک معاملاتی:
یک سبک معاملاتی که متناسب با روحیات و اخلاق شما است باید مشخص شود. این استراتژی میتواند شامل معاملات روزانه، معاملات نوسانی در هنگام اخبار، معاملات کوتاه یا بلند مدت باشد. سبک انتخابی باید با اهداف و زمان در دسترس فرد مطابقت داشته باشد.
. توسعه استراتژی:
استراتژی معاملاتی درواقع در بعضی از موارد باعث میشود دید بهتری نسبت به حرکت قیمت پیدا و بتوانید حرکت قیمت را در آینده پیشبینی کنید. همچنین معیاری برای ورود و خروج از معاملات باید تعریف شود. این معیار میتواند شامل شاخص های فنی(اندیکاتورها و ابزارها)، تحلیل بنیادی یا ترکیبی از هر دو باشد. بعد از ساخت یک استراتژی در قدم اول باید آن را در یک بازهی زمانی مشخص تست کنید و برآیند کار خود را بررسی نمایید.
. آرزوهای واقع بینانه داشته باشیم:
معاملهگری یک مسیر تضمین شده به سوی ثروت نیست و شامل ریسک های ذاتی فراوانی است. انتظارات واقع بینانه برای بازده باید تعیین شود یعنی بهتر از بازدههای 30 الی 40 تا 90 درصد را در دراز مدت از ذهن خود پاک و با واقعیت این مارکت آشنا شویم. شما باید از دام تعقیب سودهای سریع یا ریسک سرمایه بیش از حد در یک موقعیت یا معامله اجتناب کنید. فراموش نکنید بازار فارکس به صورتی ساخته شده است که انسانها در آن شکست بخورند، پس موفقیت در این بازار به این سادگیها بدست نمیآید.
. توسعه قوانین مدیریت ریسک:
به منظور حفاظت از سرمایه، الگوریتمهای مدیریت ریسک باید اجرا شود. درصدی از دارایی خود را برای هر معامله تخصیص دهید و سعی کنید بیشتر از آن مقدار سرمایه اصلی خود را به خطر نیندازید. فراموش نکنید ضرر جزعی از این مارکت است پس بهتر است مقدار کم و منطقی آن را بپذیریم. میزان ریسک در هر معامله را طوری قرار دهید که اگر ضرر کردید، این مقدار ضرر شما را تحت فشار قرار ندهد.
. الگوریتم مدیریت معاملات:
نحوه مدیریت معاملات باز را مشخص کنید. شما باید تعیین کنید، که چه زمانی زود تر از موعد یک معاملهی باز را با ضرر یا سود جزئی نقد نمایید.
. حفظ نظم و انضباط در انجام معاملات:
هنگامی که برنامه معاملاتی خود را نوشتید، به آن پایبند باشید، و به هیچ عنوان خلاف آن را انجام ندهید. یادتان باشد این کار یک بازی یا سرگرمی نیست که هر وقت خواستید وارد و از یک معامله خارج شوید، زیرا بازار کاری انجام میدهد که واکنش احساسی مانند ترس یا طمع را از شما برمیانگیزد. خود را آموزش دهید تا در هنگام انجام و خروج از معاملات، نظم و انضباط و ثبات داشته باشید.
. نظارت و ارزیابی معاملاتی:
ثبت دقیق معاملات انجام شده، از جمله نقاط ورود و خروج، دلایل انجام معامله، و نتایج حاصل از هر معامله ضروری است. بررسی و ارزیابی مکرر معاملات برای تبدیل شدن به یک معاملهگر خوب امری واجب است. ارزیابی و بررسی معاملات گذشته به شما امکان می دهد تا سیستم معاملاتی خود را به روز نگهدارید و نقاط ضعف خود را بشناسید.
عبارت MFI در کلمه به معنای Money flow index یا همان شاخص جریان پول است
دانستن حجم معامله قبل از باز کردن آن، مهمترین فاکتور برای هر معاملهگر است
اندیکاتور مکدی معروف ترین اسیلاتور بین معاملهگران در بازارهای مالی است
اولین بار در سال 1960 میلادی یک ژاپنی این اندیکاتور را طراحی کرد